ی فقط که بالا رفتن از دیوار مردم نیست.
وقتی پزشکی برای نفع رساندن» به همکار و رفیق رادیولوژیست خود، بیمار بی خبر از همه جا را به او حواله میکند، این ی است!
وقتی راننده تاکسی مسافر شهرستانی ناآشنا را در شهر دور خودش می چرخاند و دو برابر کرایه میگیرد، این ی است!
وقتی تعمیرکار ماشین با دست های چرب و چیلی و درحالیکه عرق پیشانی اش را پاک میکند، برای تعویض یک پیچ از شما دویست هزارتومان میگیرد، شما نمیدانید و تشکر هم میکنید، ولی خودش میداند که حق العمل اش پنج هزار تومان است، این ی است!
وقتی کارمند مملکت به جای کار، میگوید سیستم قطعه و بازی میکند و فیلم دانلود میکند، این ی است!
وقتی به جای حل کردن مشکل مردم، مدام وعده میدهید، اعتماد آنها را می ید و در ادامه ایمان و دین و باورش هم به خدا کمرنگ میشود، این ی است!
وقتی استاد بدون مطالعه وارد کلاس میشود و برای پر کردن وقت کلاس از دانشجوها میخواهد یکی یکی بیایند و کنفرانس! بدهند، این ی است!
وقتی کارخانه داری به جای لیمو، اسید سیتریک می ریزد توی شیشه و به اسم آبلمیوی خالص به خلق الله میفروشد، این ی است!
وقتی مامور بهداشتی اینها را می بیند و صورتش را آنطرف میکند، این ی است!
ی فقط جیب بُری توی اتوبوس نیست، ها هم همیشه روی دست شان خالکوبی های گنده ندارند و کاپشن خلبانی نمی پوشند!
ها میتوانند بوی خوش ادکلن بدهند، ساعت گرانقیمت ببندند، میتوانند لباس مارک دار بپوشند و حرفهای قلمبه سلمبه هم پست کنند و بزنند، اما وقت و عمر مردم را بند!
های تابلودار! هایی که دست و پایشان را خالکوبی اژدها میکنند، به مراتب از های کت و شلوار پوش و ادکلن زده قابل تحمل ترند!
دستهایی که توی جیب هم میکنیم تمیز بیرون نخواهد آمد، این دستها دیگر هرگز با هیچ آب و صابونی شسته نخواهد شد!
و ما با همین دستهای کثیف تا آخر عمرمان غذا خواهیم خورد! بغل خواهیم کرد. کف خواهیم زد. دست خواهیم داد. و دعا خواهیم کرد و یک روز هم با همین دست کثیف با دنیا خداحافظی خواهیم کرد.
درباره این سایت