محل تبلیغات شما

‌راستی چرا دروغ می‌گوییم؟.  


راهکارهایی برای کاهش دروغ‌گویی

تحقیقات علمی نشان داده‌اند که دروغ گفتن نیازمند فعالیت بیشتری در لوب جلویی مغز است و نیز مناطق خاصی از مغز به هنگام دروغ گفتن دارای فعالیت شدیدتری می‌شوند. به‌عبارت‌دیگر دروغ‌گویی رفتاری پیچیده است که انسان را از سایر حیوانات متمایز کرده است.

سواد زندگی؛ توسعه توانمندی‌های فردی؛ سید محمد مهدی شهیدی- دروغنزد همه انسان‌ها امری مذموم و رفتاری نادرست است. همه ما حقیقت را ترجیح می‌دهیم بااین‌حالوقتی اتفاقی برای ما می‌افتد که دردناک یا پیچیده است و قرار است آن را به دیگران بگوییم  باعث درگیری روانی بزرگی برای ما می‌شود که موجب می‌شود دروغ بگوییم. دروغگفتن به‌عنوان یک قاعده کلی نشانه عدم اعتمادبه‌نفس یا ناتوانی در مواجهه بامشکلات است. بااین‌همه نوع دیگری از دروغ‌گویی وجود دارد که شرورانه و برای رسیدنبه منافعی مشخص است. 

دروغ‌گویی
 دروغ‌گویی

افسانه دروغ و حقیقت

بگذارید این درس را با افسانه‌ای راجع به دروغ و حقیقت ادامه دهیم:
روزی دروغ و حقیقت به هم رسیدند.
دروغ گفت: "روز بخیر"
حقیقت گفت: "روز بخیر"
دروغ گفت: "روز خوبی است."
حقیقت به آسمان نگاه کرد تا ببیند حقیقت دارد یا نه؟
گفت: "بله، روز زیبایی است."
دروغ گفت: "دریاچه حتی زیبا و گرم‌تر است".
حقیقت به سمت دریاچه نگاه کرد و دید که دروغ حقیقت را می‌گوید.
دروغ او را به کنار آب برد و گفت: "آب خیلی خوب به نظر می‌رسد، بیا شناکنیم".
حقیقت با انگشتان دست آب را لمس کرد و دید واقعاً گرم است. او به دروغ اعتماد کرد.هر دو لباس خود را درآوردند و مشغول شنا شدند.
پس از مدتی دروغ از آب بیرون آمد، لباس‌های حقیقت را پوشید و رفت.
حقیقت قادر به پوشیدن لباس‌های دروغ نبود، پس بدون لباس و در کنار دریاچهقدم زد و مردم از دیدن او وحشت کردند.

اینافسانه به روشنی نشان می‌دهد که چرا مردم دروغ مبدل را به حقیقت ترجیح می‌دهند.

مطالعات علمی در مورد دروغ چه می‌گویند

 مطالعه‌ای در دانشگاه ماساچوست نشان داد که مردم در مکالمات روزانه به‌طور متوسط هر 3دقیقه یک‌بار دروغ می‌گویند.  مطالعات دیگر نشان می‌دهد که دروغ‌ها35 درصد مکالمات ما را در طول یک هفته تشکیل می‌دهند.

اینآمار دلسردکننده است.  ماغالباً می‌گوییم "ما انسان‌های صادقی هستیم که هرگز دروغ نمی‌گویم"، اما اینخود دروغ است.

البتهما به‌راحتی دروغ نمی‌گویم، اما دروغ می‌گویم. ما در مورد چیزهای مهم و چیزهای ناچیزدروغ می‌گویم. چراکه بسیاری از اوقات دروغ گفتن آسان‌تر از توضیح دادن حقیقت است.  ما دروغ‌های کوچک و بزرگی می‌گوییمو گاه در شبکه‌ای از ناراستی گرفتار می‌شویم که رهایی از آن دشوار است.

اماچرا این کار را می‌کنیم؟ پاسخ در این واقعیت نهفته است که سود روانی واجتماعی دروغ‌گویی بیشتر از حقیقت‌گویی است.  ما دروغ می‌گوییم چراکه حقیقت تلخ، گزندهو گاه خطرناک است. ما بسیاری از اوقات برای محافظت از خود یا اطرافیانمان یااستفاده از فرصت یا موقعیتی وسوسه می‌شویم که دروغ بگوییم.

انواعدروغ

فارغاز مباحث اخلاقی یا گزاره‌های دینی، دروغ درواقع رفتاری است که مغز ما را در کودکی(بین 2 تا 5 سالگی) توسعه می‌دهد و در بزرگ‌سالی نیز به‌عنوان فاکتور دفاعی از مادر برابر مخاطراتی که ما یا اطرافیانمان را تهدید می‌کند، محافظت می‌کند.

 تحقیقاتعلمی نشان داده‌اند که دروغ گفتن نیازمند فعالیت بیشتری در لوب جلویی مغز است ونیز مناطق خاصی از مغز به هنگام دروغ گفتن دارای فعالیت شدیدتری می‌شوند. به‌عبارت‌دیگردروغ‌گویی رفتاری پیچیده است که انسان را از سایر حیوانات متمایز کرده است. بااین‌حالدروغ‌ها مثل هم نیستند و روانشناسان توانسته‌اند سه دسته کلی از دروغ را به نام‌هایدروغ سفید، آبی و سیاه از یکدیگر متمایز کنند.

دروغسفید: وقتی ما برای محافظت از خود یا احساسات دیگران دروغ می‌گوییم بدون آنکهآسیبی به کس وارد شود. مثلاً درحالی‌که سردرد شدیدی داریم به همسر خود میگوییم کهحالمان خوب است چون نمی‌خواهیم او را ناراحت کنیم. عمده دروغ‌های روزمره جزء دروغ‌هایسفید هستند. دروغ‌های سفید در اکثر فرهنگ‌ها و جوامع قابل‌قبول و پذیرش‌اند.


دروغ آبی: دروغ‌هایی که ناشی از کمبود اعتمادبه‌نفس است و برای جلب امنیت ناشی ازحضور در یک گروه یا فرقه استفاده می‌شود. مثلاً برای پذیرفته شدن در گروه یا جمعی به‌دروغسلایق خود را با آنان همسان بیان می‌کنیم. زمانی که فردی دروغ آبی می‌گوید ترس شدیدیاز اخراج شدن از گروه دارد و یا این‌که بهتر است بگوییم که به دلیل ضعف در ارتباط برقرارکردن با جمع دروغ می‌گوید تا بتواند همگام با جمع و گروه شود. این نوع دروغ‌ها به نفعخود گفته می‌شود و برای سودجویی از یک جمع یا گروه است. دروغ آبی عمدتاً بر محوراعتقادی و نظریات فردی می‌چرخد و در میان گروه‌های اعتقادی، فرقه‌ها و احزاب یبه فور استفاده و ترویج می‌شود.

دروغسیاه: دروغ سیاه شنیع‌ترین و غیرقابل قبول‌ترین دروغ در اکثر جوامع و فرهنگ‌هاست.وقتی فردی برای منافع شخص که مستم وارد آوردن خسارت به دیگری است دروغ می‌گوید،دروغ سیاه گفته است. کاهبرداران، مجرمین حرفه‌ای و کلاش‌ها عمدتاً از دروغ سیاهبرای پیشبرد کارها و دستیابی به اهداف خود استفاده می‌کنند. دروغ سیاه گونه‌ای ازدروغ است در اکثر ادیان و فرهنگ‌ها به‌شدت نکوهش شده است و ازلحاظ قانونی نیز جرمتلقی می‌شود.

چگونهدروغ نگوییم یا راهکارهایی برای راستگویی

اگردروغ‌گویی به یک عادت معمولی در زندگی شما تبدیل‌شده است، خیلی به خودتان سخت نگیریدچراکه اکثر مردم دروغ می‌گویند، حتی اگر به آن اعتراف نکنند. در عوض، از خود بپرسیدکه چگونه می‌توانید این عادت را بشکنید و راستگوتر باشید تا به جلو بروید. درادامه راهکارهایی ارائه داده‌ایم که می‌تواند به شما در راستگوتر شدن کمک کند.

وضعیتخود را بررسی کنید: دفعه بعد که دروغی گفتید متوقف شوید و این سؤال‌ها را از خودبپرسید: 

  • کجا هستید؟
  • با چه کسی هستید؟
  • حالتان چطور است؟
  • آیا دروغ گفتید تا احساس خود را بهتر کنید یا از حس بدی دوری‌کنید؟
با پاسخ دادن به این پرسش‌ها می‌توانید به وضعیت، شرایط و محرک‌هایی که موجب شددروغ بگویید آگاه شوید. این آگاهی به شما کمک می‌کند تا موقعیت‌ها و محرک‌هایی راکه ممکن است باعث دروغ گفتن شما شوند بشناسید و دفعه دیگر از آن‌ها اجتناب کنید یاراه جدیدی برای مواجهه با آن پیدا کنید.

بهنوع دروغ‌هایی که می‌گویید فکر کنید: آخرین دروغی را که گفته‌اید بررسی کنید. آیاخواستید کسی را خوشحال کنید؟ آیا چیزی را پنهان کردید؟ آیا اغراق کردید؟ آیا نفع درپی شخصیتان بودید؟ تعیین اینکه هر دروغی را با چه هدفی گفته‌اید به شما کمک می‌کندتا راه‌های دیگری برای دستیابی به آن هدف جستجو کنید.

مرزانتظارات و قول‌های خود را مشخص کنید: بسیاری از اوقات ما تنها به این دلیل که درلحظه قولی می‌دهیم که توان یا امکان انجامش را نداریم به دروغ کشیده می‌شویم. بیاییدتمرین کنید که وقتی قول یا وعده‌ای به کسی می‌دهید دقیق و متناسب با امکاناتتانباشد تا مجبور نشوید برای خلف وعده به دروغ متوسل شوید. پس دادن جواب‌های کامل ودقیق را تمرین کنید نه جواب‌هایی که فکر می‌کنید طرف مقابل دوست دارد بشنود. البتهنه گفتن همیشه آسان نیست مخصوصاً به کسانی که احساساتشان برایتان مهم است اما درهرحالاز عذاب دروغ بهتر است.

ازخود بپرسید: "بدترین چیزی که می‌تواند رخ دهد چیست؟": اگر دروغ می‌گوییدزیرا فکر می‌کنید حقیقت باعث ناراحتی کسی می‌شود یا باعث آسیب می‌شود، از خود بپرسیداگر حقیقت را بگویید، بدترین نتیجه چه خواهد بود. بسیاری از اوقات نتیجه راستگویی آن‌قدرهاکه فکر می‌کنید بد نیست.

روزانهیک دروغ کمتر بگویید: لازم نیست تصمیم بگیرید از فردا دیگر هیچ دروغی نگویید. ایناز نوع همان وعده‌های نامتناسب است. در عوض با خود شرط بگذارید که از امروز یکدروغ کمتر بگویید. اگر لغزش پیدا کردید، ناامید نشوید. شما می‌توانید فردا انتخاب متفاوتیانجام دهید.

نیازنیست حقیقت را به همه بگویید: اگر آشنایان، همکاران یا حتی اعضای خانواده از شما درمورد زندگی خصوصی شما سؤال‌های پرسیدند، ممکن است وسوسه شوید که دروغ بگویید و خودرا خلاص کنید. درحالی‌که شما موظف نیستید به همه اجازه دسترسی آزادانه به اطلاعات زندگیخود را بدهید. برای پرهیز از بیان جزئیاتی که ترجیح می‌دهید خصوصی باشد، نباید دروغبگویید. در عوض، یک امتناع مؤدب اما قاطع، مانند "این مسأله خصوصی بین من و (نامشریک زندگی) است"، یا "من ترجیح می‌دهم نگویم" را امتحان کنید.

راستگوییرا تمرین کنید:کیم اگل می‌گوید، همه به دلایلمنحصربه‌فرد دروغ می‌گویند. وی می‌افزاید: برخی ممکن است حقیقت را ناراحت‌کننده‌تراز پیامدهای دروغ‌گویی بدانند. به‌عبارت‌دیگر، "ما وقتی دروغ می‌گویم که گفتنحقیقت برایمان سخت و دردناک است."

ناراحتیاز حقیقت می‌تواند منجر به دروغ‌هایی شود که برای کنترل یا تغییر وضعیت گفته می‌شوند.به‌عبارت‌دیگر وقتی از چیزی احساس ناراحتی می‌کنیم اما نمی‌توانیم آن‌ را تغییردهیم وسوسه می‌شویم که به جای پذیرفتن احساس واقعی خود یا دیگران، خود یا آن‌ها رافریب دهیم.

روبروشدن با حقیقت اغلب مستم پذیرش واقعیتی چالش‌برانگیز یا دردناک است، حتی ممکن استلازم شود اعتراف کنید که اشتباه کرده‌اید. بااین‌حال یادگیری پذیرش حقیقت می‌تواندروندی مداوم باشد، اما اغلب به برخی از درس‌های ارزشمند منجر می‌شود.

ازتلاش برای توجیه دروغ خود دست‌بردارید: اِگل می‌گوید: "ما دروغ می‌گوییم زیراغالباً این همان کاری است که به ما آموخته‌اند." وقتی بچه بودید، یکی از والدینشما چنین چیزی را گفت: "حتی اگر هدیه روز تولد مادربزرگ خود را دوست ندارید، بهاو بگویید این همان چیزی است که آرزو می‌کردید تا احساسات او را جریحه‌دار نکنید."

نتایجمطالعه‌ای در سال 2008 نشان می‌دهد که بیشتر مردم دروغ‌های سفید را بی‌ضرر می‌دانند.در برخی موارد، دروغ‌های سفید حتی ممکن است به‌عنوان تعامل اجتماعی مورد تشویق قراربگیرند. درحالی‌که دروغ حتی سفیدترین نوع آن به کاهش اعتماد دیگران به ما می‌انجامد.پس دروغ خود را با هیچ استدلالی توجیه نکنید و دروغ بودن آن را بپذیرید. این‌گونهلااقل آن را در خود تثبیت نمی‌کنید و اشاعه نمی‌دهید

بررسیکنید که دروغ گفتنتان اجباری است یا خیر: برخی از افرادی که به‌اجبار دروغ می‌گوینددروغ‌های خود را باور می‌کنند که این می‌تواند تشخیص این دروغ‌ها را تا حدودی دشوارکند. اگر این مسئله در مورد شما صدق کند، صحبت کردن با یک دوست نزدیک یا یکی از اعضایخانواده می‌تواند در مورد آنچه اتفاق می‌افتد به شما شناخت دهد. دروغ گفتن اجباری یاآسیب‌شناختی، به نوع خاصی از ناسازگاری اشاره دارد که در آن فرد به دروغ خود آگاهینداشته و بی‌آنکه بخواهد به قصه بافی در مورد مسائل مختلف روی می‌آورد. برخی از کارشناسانمعتقدند که این نوع از دروغ‌گویی تفاوت قابل‌توجهی با انواع دیگر دروغ‌گوها دارد.

اگردروغ‌های شما شامل این نشانه‌ها است:

  • تکانشی
  • بدونبرنامه‌ریزی
  • غیرقابل‌کنترل
  • غیرهدفمند
  • مکررو مداوم در طول زندگی

شما دچار دروغ اجباری یا آسیب‌شناختی هستید. رفتارهای اجباری به‌سختی متوقف می‌شوندو کار کردن با یک درمانگر می‌تواند روند درمان را برای شما بسیار آسان‌تر کند. آن‌هامی‌توانند به شما کمک کنند در مورد دلایل اصلی دروغ‌گویی بیشتر بدانید و به شما درجلوگیری از این کار کمک کنند.



 
 کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@


کنترل قند خون با چاشنی های خوشمزه و معطر

فواید زردچوبه برای پوست و مو

نخستین انسانی که به مریخ می‌رود ممکن است یک زن باشد

دروغ ,حقیقت ,گفتن ,یک ,دروغ‌گویی ,مورد ,خود را ,دروغ گفتن ,در مورد ,حقیقت را ,که دروغ ,می‌شوند به‌عبارت‌دیگر دروغ‌گویی ,به‌عبارت‌دیگر دروغ‌گویی رفتاری ,دروغ‌گویی رفتاری پیچیده ,سایر حیوانات متمایز

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Ladonna's info Arlene's collection بهار من تور اروپا | تور ترکیبی اروپا | تورهای نوروزی اروپا tsorexopes آپدیت نود 32 بازرسی جوش فرا سیگنال بندرها Willie's receptions